گل سرخ من

وقتی از کوچه احساس گذر می کردم
من کسی را دیدم
سنگ میزد به دل شیشه ای تازه گلی
دل گل زود شکست
نفسش بند آمد
و من افسرده تر از آن کوچه
گاه گاهی که به یاد گل سرخ
نغمه ها می خوانم
شعر ها می گویم
در پی راز دل سنگی او
از خودم می پرسم
چه کسی بود که آنقدر دلش سرخ نبود
که دل سرخ گلم را بشکست
و دل کوچه هنوز
پُره از غصه آن تازه گل است
"چه کسی قلب گلم را بشکست؟"
پگاه