یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر الیل و النهار یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال حول حالنا الی احسن الحال
به نظرم این چند جمله واقعا کامله، هر دفعه که می خونم به نظرم تکراری نمیاد هر دفعه جدید ... مثل سهراب می مونه
سال جدید آغاز شد، نمی دونم تا آخر سال چی پیش میاد ، چقدر به اون چیزهایی که می خوام میرسم چه اتفاقهایی رخ میده، شاید قشنگیش هم همین باشه که مثل مه می مونه معلوم نیست توش چیه...
آخرین برگ سال 83 رو هم ورق میزنم، و خاطرات به سرعت از جلوی چشمانم عبور می کنند خاطرات تلخ و شیرین یاد اونهایی که دیگه امسال نیستند و برای همیشه رفتند... اونهایی که حالا اونور آب هستند... شادیهایی که با بچه ها داشتیم... دانشگاه و سختیهاش، شاگرد اول کلاس... .... تلخ و شیرین باهم
و گذر عمر رو به خوبی حس می کنم، همینه زندگی دیگه ، سریعتر از قدمها جلو میره دلش به حال من که نسوخته...