<body bottommargin="0" leftmargin="0" rightmargin="0" topmargin="0" marginheight="0" marginwidth="0" bgcolor="navy" link="navy" vlink="navy" alink="navy">
...بی واژه

Thursday, June 30, 2005

— ؟

اگه قرار باشه کاری انجام بشه که نتیجش عذاب وجدانه
و اگه انجام نشه حرص خوردن و خود خوری باشه
کدوم و باید انتخاب کرد؟
نا خود اگاه همیشه دومی انتخاب میشه...




Bivajeh...  ||  2:38 PM

Monday, June 27, 2005

— Countdown…

یکبار دیگر باید خوشحال بود
چرا که او خوشحال است، چرا که به اون چیزی که براش مهم بود داره میرسه
به هدفش، به علاقش.. و داره به سمتی میره که می خواست بره
هرچند که برای ما دلتنگیش می مونه
جای خالیش ، خاطرات شیرینش
و بغضی که دیگه نمیشه به این راحتی ها قورتش داد
Bivajeh...  ||  2:21 PM

Sunday, June 26, 2005

— Suddenly

احساس می کنم دارم به در بسته می کوبم
دری که قرار نیست باز بشه، و من مصرانه می خوام که باز بشه
اونقدر که دارم همه چیمو پاش میذارم
یهو احساس نا امیدی آمد تو وجودم، خستگی مفرط...
باید غلبه کنم...
اما اگه واقعا دری باشه که قرار نیست باز بشه چی؟؟


Bivajeh...  ||  6:20 PM

Wednesday, June 22, 2005

— مرض

مشکل اینه که خیلی از وقایع رو قبل از اینکه بوقوع بپیوندند، لمس می کنم
این یه جور بیماری عذاب آوره...
Bivajeh...  ||  4:34 PM

Thursday, June 16, 2005

— ارتباط...

این نسبت بین آدما نیست که ایجاد احساس و ارتباط می کنه
این احساس و ارتباط بین آدماست که ایجاد نسبت می کنه

حالا می خوای نزدیکترین نسبت رو هم داشته باش...
Bivajeh...  ||  6:17 AM

Saturday, June 11, 2005

— پرواز

وقتی پرنده ای را معتاد می کنند
تا فالی از قفس بدر آرد
و اهدا نماید آن فال را به جویندگان خوشبختی
تا شاهدانه ای به هدیه بگیرد
پرواز...،
قصه ی بس ابلهانه ایست
از معبر قفس...


نصرت رحمانی
Bivajeh...  ||  2:28 AM

Sunday, June 05, 2005

— روز تاریکی بود

روزهای تاریکیست، همه نا امیدانه به دنبال نوری می گردند تا بلکه کمی، فقط کمی از این ظلمات
رهایی پیدا کنند، اما کوچکترین نورها هم، به سرعت خاموش می شدند.
من آدمهایی را دیدم که بلند بلند گریه می کردند، همچون بازماندگان بر سر مرده
اما مرده ای وجود نداشت، همه زنده بودند
روح جوانی بود که داشت لگد مال می شد، داشت می مرد،
تقلا برای نفس کشیدن
...
اعصاب همچون گندمی در بین دوسنگ آسیا
قورت دادن،
دیدن روی کریه زندگی ،
وآموختن تحمل...
بیواژه

خانه منŒ
ارسال نامه‡
XML
***ˆ
 
 



†دوستانم

قهوه تلخ
میوه ممنوعه‡
گلابی قرمز
آفرودیت
SMK
BlueDorry
ذهن طلاییŒ
خرس سفید قطبی
تبسم
سحر دختر پاییز
واژه های نسوز سوزان
حیوانŒ
ستیغ
نفس سرد
حباب
عادت می کنیم

نوشته های پیشینŒ
October 2004
November 2004
December 2004
January 2005
February 2005
March 2005
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
March 2007
April 2007
May 2007
July 2007
August 2007
October 2007
January 2008
February 2008
May 2008
June 2008
August 2008
September 2008
October 2008


Gardoon Persian Templates

[Powered by Blogger]